من باید اعتراف کنم بچه که بودم از همه هم سن و سالهام کتک میخوردم یه بار که از زور گویی های هم سن وسال هام خسته شده بودم به بابام گفتم. بابام بهم گفت پسرم تو میتونی همه رو بزنی حتی داداشت رو که ازت 8 سال بزرگتره بعد گفت امروز با داداشت کشتی بگیر تا بفهمی . بعد از ظهر همون روز با داداشم دو سه بار کشتی گرفتم و عین دو سه بار داداشم رو شکست دادم . همون روز چنان جوی منو گرفت که چند تا از دوستامو که با من کاری هم نداشتند رو حسابی گوشمالی دادم .بعد از اون دیگه هیچ وقت نترسیدم . الان که سنم از دعوا این حرفا گذشته بازم میترسم .ولی الان نه برادرم هست که ازم شکست ساختگی بخوره نه پدرم که بهم دلگرمی واعتماد به نفس بده روح هر دوتاشون شاد .دلم خیلی براشون تنگ شده دیگه حتی تو خوابم هم نمیان ............. |
اشتراك در hosseinesmaeili1 |
:نشانی پست الکترونیک |
بازدید از این گروه |
Friday, September 16, 2011
من باید اعتراف کنم بچه که بودم از همه هم سن و سالهام کتک میخوردم
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment