پسر برای کار به یه فروشگاه بزرگی که همه چیز توش فروخته میشد رفت. مدیر فروشگاه بهش میگه که یه روز به صورتِ آزمایشی، کار کنه تا بعدش در مورد استخدام تصمیم بگیره! وقتی روز اول تموم میشه مدیر میره پیشِ پسر و میپرسه : امروز چن تا فروش داشتی؟ پسر : یه فروش !! مدیر:یکی؟! واقعا که! بدترین متقاضیای اینجا 10 تا 20 فروش داشتن! حالا مبلغ فروشت چقدر بود؟ پسر:173000 دلار !! مدیر از تعجب داد زد: 173000 دلار ؟؟! مگه چی فروختی؟ پسر: اول یه قلابِ ماهیگیریِ کوچیک، بعد یه قلابِ ماهیگیریِ بزرگ، بعدش یه چوبِ ماهیگیریِ گرافیت با یه چرخِ ماهیگیریِ 4 بلبرینگه! بعدش پرسیدم : کجا میرید ماهیگیری؟ گفت:خلیج پشتی! منم گفتم پس به قایق هم نیاز داری،و یه قایق توربوی دو موتوره بهش فروختم! بعد پرسیدم:ماشینتون چیه ،میتونه این قایقو بکشه؟ گفت :هیوندا! اونوقت من یه بلیزر 4WD پیشنهاد دادم که اونم خرید! مدیر با شاخهای بیرون زده پرسید:اون اومده بود یه قلاب ماهیگیری بخره، و تو بهش قایق و بلیزر فروختی ؟ پسر آروم گفت:راستش نه قربان!اومده بود یه بسته نواربهداشتی بخره، که من بهش گفتم:پس ریده شده به تعطیلاتت ! بیا یه برنامه ی ماهیگیری ترتیب بدیم ...! |
اشتراك در hosseinesmaeili1 |
:نشانی پست الکترونیک |
بازدید از این گروه |
Saturday, August 20, 2011
فروشنده
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment