Monday, November 7, 2011

باران که می‌بارد...


باران که می‌بارد...باید آغوشی، باشد پنجره‌ی نیمه بازی...موسیقی باران...
بوی خاک. . . سرمای هوا...گره‌ی کور دست‌ها و پاها...
گرمای عریان عاشقی...صدای تپش قلب‌ها...
خواب هشیار عصرانه...باران که می‌بارد...
باید کسی باشد . . .

No comments:

Post a Comment