hossein esmaeili
عمومی
Pages
Home
کامپیوتر
شعر عاشقانه
اشپزی
طنز وجوک
داستان وخاطره
Sunday, October 30, 2011
بچه که بودم مامانم هر وقت لپه اینا پاک میکرد
بچه که بودم مامانم هر وقت لپه اینا پاک میکرد دلم میسوخت براش.صبر میکردم تا بره اونور بعد چند مشت از اونور میریختم اینور که کمک کرده باشم
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment