Friday, October 28, 2011

وقتی وارد فیس بوک شدیم



وقتی وارد فیس بوک شدیم تازه فهمیدیم که اسم این اقدس چپول دختر همسایه مان پرمیس بوده و چقدر هم خوشگل بوده و ما 


نمیدانستیم . یک عالمه دوست پسر دارد که مدام برایش پنج برعکس میفرستند . تا کلاس دوم راهنمایی بیشتر درس نخوانده بود اما 


یک شعرهایی میگذارد در والش که ما معنیش را نفهمیدیم . از دختر عمویمان پرسیدیم گفت:جز جگر گرفته کپی پیست میکند . دوست 


پسر منو هم غر زده ایکبیری .

فیس بوک دونفر عضو فعال دارد که مدام حرف میزنند .یکی اسمش کورش است و نام خانوادگیش بزرگ و دیگری هم باید پزشک 


باشد که به او علی آقای شریعتی میگویند . هرچقدر از خانه بیرون میرویم واز مردم فحشهای بد بد میشنویم در عوض در فیس بوک 


همش حرفهای گل و بلبل است و همه مهربانند . البته یکی دوتا از همسایه هایمان که فحش بدبد میدهند را در فیس بوک شناختیم و 


دیدیم در فیسبوک قربان صدقهءهمه میروند و از انسانتیت حرف میزنند ،

"اما نمیدانیم چرا تا خودمان رامعرفی کردیم بلاکمان کردند...

No comments:

Post a Comment