ترکه میره تو بیابونای عربستان تعمیرگاه شتر میزنه
یه عرب شترش راه نمیرفته میکشونه تو تعمیرگاه،میگه : آقا شترم راه نمیره درستش کن!
ترکه به شاگردش میگه : ا َصگر شوتور آگا رو ببر رو چال.
اصغر شتر رو میبره رو چال
ترکه با سنگ میزنه تو تخمای شتره ، شتره مثل فشنگ میدوه میره بیرون
عرب میگه : حالا چطوری به شترم برسم؟
ترکه میگه : اصگر آگا رو هم ببر رو چال….
خلاصه عربه هم گلوله میشه میدوه بیرون
بعد ترکه میگه : اصگر پولشو داد؟
اصغر میگه : نه اوستا
ترکه میگه: اصگر پاشو برو رو چال...
No comments:
Post a Comment