من خوب موندم یا این داغون شده!!
____________________________
تا حالا براتون پیش اومده که یه به نفر هم سن و سال خودتون نگاه کرده باشین و با خودتون گفته باشین:نـــــه! من مطمئنا انقدر داغون و پیر نشدم؟!
اگه جوابتون مثبته،داستانِ زیر براتون شاید جالب باشه:
یکی از دوستام میگفت:
یه روز تو اتاق انتظار دندون پزشکی نشسته بودم.راستش بار اولی بود که
میرفتم پیشش!همونجوری که منتظر بودم نگاهم افتاد به مدارک قاب شده ش که روی
دیوارها زده بود و اسم کاملش رو خوندم!
یهو یادم اومد که 30 سال پیش توی دبیرستان یه دوستی به این اسم داشتم که
بلند قد و چشم و ابرو مشکی با موهای مجعد بود!
تصمیم گرفتم وقتی رفتم تو ازش بپرسمو مطمئن شم ولی
وقتی نوبتم شد و رفتم تو و چشمم به قیافه ش افتاد پشیمون شدمو با خودم گفتم:
نه!این آدمِ خمیده ی مو خاکستری با این چشمای ریز و اینهمه چین و چروک
نمیتونه همکلاسی من باشه!
بعد از اینکه کارش روی دندونام تموم شد
داشتم میرفتم بیرون که یهو تصمیمم عوض شد و ازش پرسیدم:
شما دبیرستان البرز نمیرفتین؟
گفت: اوه...بله،بله! من البرزی هستم!
پرسیدم: چه سالی فارغ التحصیل شدین؟
گفت: سال 59! چرا اینو میپرسین؟
گفتم: واسه اینکه شما توی همون کلاسی بودین که من بودم!
اون چشماشو تنگ کرد و با موشکافی به من خیره شد؛
بعد مردک احمقِ نفهمِ بیشعور گفت :
ببخشید! یادم نمیاد... شما چـــی درس میدادین ؟!..
No comments:
Post a Comment