Wednesday, August 31, 2011

امشب دوباره نان فا/حشگی ام را تقسیم خواهم کرد



امشب دوباره نان فا/حشگی ام را تقسیم خواهم کرد
با پیرمرد علیل ِ پلاس سر ِخیابان هفتم!

همان که نه تن پوشی برای فروختن دارد و نه حتی تنی...

...همان که تا مرا از دور میبند

با لبخندی بی قیمت که دنیایی میارزد برایم

مرا فرشته ی مهربان ِ خدا صدا میزند

مرا که هنوز داغی ِ تازیانه های حراج روی تنم گُرگُر میکند...



Google Groups
اشتراك در hosseinesmaeili1
:نشانی پست الکترونیک
بازدید از این گروه

No comments:

Post a Comment